-
داستان کوتاه غمگین
سهشنبه 24 دی 1392 20:26
یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید چرا دوستم داری؟ واسه چی می گی عاشقمی؟ یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید: - چرا دوستم داری؟ واسه چی می گی عاشقمی؟ - دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا" دوست دارم - تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی... پس چطور دوستم داری؟ چطور میتونی بگی عاشقمی؟ -...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 24 دی 1392 20:23
پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم. پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم. دختر لبخندی زد و گفت ممنونم تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد.. حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به...
-
غمگین ترین داستان های عاشقانه
سهشنبه 24 دی 1392 20:15
پسری به دختری که تازه باهاش دوست شده بود میگه: امروز وقت داری بیایی خونمون؟ دختر:مامانم نمیزاره با چه بهونه ای بیام؟ پسری به دختری که تازه باهاش دوست شده بود میگه: امروز وقت داری بیایی خونمون؟ دختر:مامانم نمیزاره با چه بهونه ای بیام؟ پسر:بگو میخوام برم استخر... دختر اومد خونه دوس پسرش پسر:تو که اومدی استخر باید موهات...
-
داستان واقعی غمگین وکوتاه
سهشنبه 24 دی 1392 20:02
دخترک وپسرهردوباهم خیلی خوب بودن اوناهرروزبه پارک میرفتندوخوشحال بودن اوناانگارتوی یه دنیای دیگه ای به سرمیبردنداصلابه اطراف خودشون توجهی نمیکردندوفقط به خودشون فکرمیکردندتااینکه .... دخترک وپسرهردوباهم خیلی خوب بودن اوناهرروزبه پارک میرفتندوخوشحال بودن اوناانگارتوی یه دنیا دیگه ای به سرمیبردنداصلابه اطراف خودشون...
-
داستان های زیبای جدید
پنجشنبه 19 دی 1392 00:36
پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند . . . بقیه داستان در ادامه مطلب... پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرانی که ردمی شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند . ....
-
داستان های کوتاه و عاشقانه/داستان غمگین
پنجشنبه 19 دی 1392 00:32
دختر، از دوستت دارم گفتنهای هر شب پسره خسته شده بود... یک شب وقتی اس ام اس امد بدون آن که آنرا بازکند موبایل را گذاشت زیر بالشش و خوابید! صبح مادرِ پسره به دختره زنگ زد گفت : پــــســــــرم مـــــــــرده ... بقیه داستان در ادامه مطالب ... دختر، از دوستت دارم گفتنهای هر شب پسره خسته شده بود ... یک شب وقتی اس ام اس آمد...
-
داستان کوتاه عاشقانه و غمگین
پنجشنبه 19 دی 1392 00:29
دختر : عشقم شرط بندی کنیم؟؟؟ پسر : باشه خانومم ... بکنیم ... دختر : تو نمی تونی24 ساعت بدون من بمونی؟ ... بقیه داستان در ادامه مطالب ... پسر : میتونم....... دختر : می بینیم ..... 24 ساعت شروع میشه و پسر از سرطان عشقش و اینکه خیلی زود قراره بمیره خبر نداشته ... 24 ساعت تموم می شه و پسر میره جلوی در خونه ی دختر .. در می...
-
ای کاش...
پنجشنبه 19 دی 1392 00:22
هر چقدر بد شدی بازمـــــ حرفـــــ رفتن نزدمـــــ تو همش راهتو رفتی من همش راه اومدمــــ تا به سختی ها رسیدی خودتو باختی چرا؟ اگه دوریمــــ دغدغتــــ بود دورمــــ انداختی چرا؟ هر کاری کردمــــ به چشتــــ اصلا نیومد ببخش عزیزمــــ که همین ازمــــ براومد چی شد اون حس زلالتــــ اون دل ساده و صافــــ لااقل دستشو ول کن جلو...
-
جای تو....
پنجشنبه 19 دی 1392 00:19
پر از تنهاییــمـــ ای کــاش بودی که داره زندگیمــــ از دست میره یه اهنگی گذاشتمـــ که می دونمـــ اگه گوشش کنی گریتـــ میگیره صدامـــ از گریه ی دیشبـــ گرفته چه بارونی... چه احساسی... چه حالی... با اشکامـــ باز مهمونی گرفتمـــ همه چی هستـــ فقط جای تـــو خالی
-
*جدا*
پنجشنبه 19 دی 1392 00:18
من که از این سفره نو چیزی نمیخوامــــ از خـــدا فقط میخوامــــ که بم بگه چرا شده ازمــــ جــدا ؟!
-
سال نو..
پنجشنبه 19 دی 1392 00:17
با سال نو چه میکنی ؟ بی من براتــــ قشنگـــــ شده پارسال همین موقع باهم ! اصلا دل تو تنگـــــ شده ؟ اصلا دل تو تنگـــــ شده !!!
-
جمله
پنجشنبه 19 دی 1392 00:17
به مـــــــن یـــــــــــــــاد بده انسان مدرنـــــــــی باشــــــــــــم وهربار که دلتنــــــــــــــگت میشــــــــــــوم… به جـــــــــــــــــــــــای اشــــــــــــــــک و بغـــــــــــــــض به این جملــــــــــه اکتفا کنـــــــــــــم که هوای بـــــــــــــد این روزها آدم را افســــــــــــــــــــرده...
-
بعضی وقت ها......
پنجشنبه 19 دی 1392 00:15
کـُـــل ِ دُنیا را هَم کـِﮧ داشتِـﮧ باشــے .. باز هَم دِلَت میخواهَد... بَعضــے وَقتها . . فَقَط بَعضــے وَقتها ... بَراے یـِک لَحظِـﮧ هَم کِـﮧ شُده ... هَمِـﮧے ِ دُنیاے یــِک نَفَر باشــے!!
-
خراب...
چهارشنبه 18 دی 1392 14:00
یه رابطه از اونجایی خراب میشه که تو ناراحتش کنی و یکی دیگه آرومش …
-
خدایا............
چهارشنبه 18 دی 1392 13:54
خدایا دیدی رفت؟ به تو سپردمش… اما ازت می خوام یه روزی یه جای زندگیش بد جوری یاد من بندازیش…!!!
-
تنهایی است...
چهارشنبه 18 دی 1392 13:52
گاهی سخت می شود … دوستش داری و نمی داند دوستش داری و نمی خواهد دوستش داری و نمی آید دوستش داری و سهم تو از بودنش فقط تصویری است رویایی در سرزمین خیالت دوستش داری و سهم تو از این همه ، تنهایی است ....
-
بی وفا....
چهارشنبه 18 دی 1392 13:50
اهای.......................... اره باتو ام نگام کن میخوام یه چیزی بهت بگم......................... میخوام بهت بگم میدونی چرا اون وقتا که باهم خوب بودیم همون وقتایی که اگه یک شب فقط یک شب به هم اس ام اس نمیدادیم خوابمون نمیبرد، بهت میگفتم رز گلی؟ میدونی چرا؟ چون گل رز تنهاچیزی بود که تو این دنیای نامرد و بی وفا قشنگ...
-
&بنویس&
چهارشنبه 18 دی 1392 13:49
تــــــــو بنویس ... از دلتنگی هایت از دردهایت، از حــــرف هایت ... از هرچه دلت می گوید ! بنویس برایـــــــــم...
-
مسافر...
چهارشنبه 18 دی 1392 13:47
غصه نخور مسافر اینجا ما هم غریبیم از دیدن نور ماه یه عمره بی نصیبیم فرقی نداره بی تو بهارمون با پاییز نمی بینی که شعرام همه شدن غم انگیز ؟ غصه نخور مسافر اونجا هوا که بد نیست اینجا ولی آسمون اشک ریختنم بلد نیست غصه نخور مسافر فدای قلب تنگت فدای برق ناز اون چشای قشنگت غصه نخور مسافر تلخه هوای دوری من که خودم می دونم که...
-
دلم میگیره...
چهارشنبه 18 دی 1392 13:45
دلم می گیرد ! وقتی... می نویسم فقط برای تو ... ولی... همه می خوانند الا تو …!!!